گسترش هوش مصنوعی (AI) در قرن بیست و یکم ، تصویری از خواستگاه آن را که به گذشته های بسیار دور باز می گردد ، ترسیم نمی کند.
با این حال ، مفهوم “انسان” های مکانیزه اولین بار در سال 380 قبل از میلاد مسیح بدست آمد
كه ریاضیدانان ، متكلمان ، فیلسوفان و نویسندگان بی شماری در مورد ماشین های حسابگر
و سیستم های عددی كه می توانند مانند انسان ها فکر كنند، اندیشیدند.
امروزه ، ما هوش مصنوعی را به عنوان شاخه گسترده ای از علوم رایانه می شناسیم
كه خود ماشینهای هوشمند ،قادر به انجام شیوه های شناختی هستند كه به طور معمول نیاز به هوش انسانی دارند.
این مبنا، مبتنی بر این اصل است که فرآیندهای اندیشه انسان هم می تواند تکثیر و هم مکانیزه شوند.
یادگیری ماشینی (ML) یکی از زیر مجموعه محبوب AI است که در واقع روش تجزیه و تحلیل دستگاهها ،
آموختن از داده ها و سپس استفاده از آن برای تصمیم گیری آگاهانه است.
اکنون ، ما به ریشه های هوش مصنوعی و چگونگی رشد آن در سالها خواهیم پرداخت.
همانطور که در بالا ذکر کردیم تاریخچه هوش مصنوعی به دوران باستان بر می گردد.
سپس در قرن 17 در آثار هنری همچون رمان مشهور جاناتان سوئیفت ، “سفرهای گالیور”
که شامل دستگاهی به نام “موتور” بود شبیه رایانه های امروزی بود ویا در سال 1872 ، نویسنده ساموئل بولتر،
“اریوهون” را نوشت که داستان آن حول ماشینهایی در آینده که دارای آگاهی هستند ، می چرخید.
ما این فناوری را مدیون این متفکران اولیه که شامل،
فیلسوفان ، ریاضیدانان و منطق دانان برای ایجاد “انسان” های مکانیزه تحریک شدند ،هستیم.
در سال 1929 ، Makoto Nishimura ،استاد و زیست شناس ژاپنی ، اولین ربات را در ژاپن بنام ‘Gakutensoku’ ساخت،
که ترجمه به آن “یادگیری از قوانین طبیعت” است.
منظور این عبارت این است که این روبات می تواند دانش را از مردم و طبیعت به دست آورد.